این اثر که توسط فاطمه ملکی جمعآوری شده، شامل بیش 160 قطعه عکس و حدود 300 صفحه است که به رویدادهای مهم انقلاب و دفاع مقدس میپردازد.
گردآورنده این اثر درباره علت شکلگیری این اثر اظهار داشت: ایده اولیه آفرینش این اثر، در بهار سال 1390 با اباصلت بیات در میان گذاشته شد که وی ضمن استقبال از این پیشنهاد حاضر شد علاوه بر رجوع به آرشیو غنی شخصی عکسهایش، جهت انتخاب و دستهبندی عکسهای مناسب برای این اثر، طی جلساتی ماهانه پای ضبط نشسته و به بازروایی خاطرات مربوط به شرایط و پس زمینههای رخدادهای مربوط به هر عکس بپردازد.
وی ادامه داد: روایات اباصلت بیات با محوریت انقلاب اسلامی پیرامون موضوعهایی همچون حضور مردم در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی، ورود پیروزمندانه امام خمینی (رحمة الله علیه) به کشور و استقبال مردمی از ایشان، بخشی از رویدادهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی را در بر میگیرد.
گردآورنده روایات «اباصلت بیات» افزود: محور دیگر روایتهای مصور استاد بیات مربوط میشود به دوران جنگ تحمیلی رژیم بعثی حاکم بر عراق علیه ملت ایران است که به موضوعاتی نظیر بمباران شهرهایی از استانهای تهران، قم، کرمانشاه، ایلام، کردستان و خوزستان، جستجو و تشییع اجساد قربانیان بمبارانهای شهری، عملیاتهای ثامن الائمه، الی بیت المقدس، والفجر 2 ، والفجر 4، کربلای 10 ، کمکهای مردمی به جبهه، اسرای عراقی، بمباران شیمیایی حلبچه و بازگشت آزادگان به کشورمان پرداخته است.
وی بیان داشت: بخش دیگری از خاطرات و تصاویر وی در حوزه دفاع مقدس، مربوط به تصاویر و روایاتی از شخصیتهایی همچون شهید محمّد ابراهیم همّت، شهید مجید حدادعادل، حاج ذبیحالله بخشی (پیر دلاور جبهههای جهاد) و گروهبان بهاری و همچنین رزمندگانی است که هر یک به دلایلی از معرفی کامل خود طفره رفته بودند و لذا نام و نشان دقیقی از آنها در دسترس نبود.
قرار است این اثر در قطع رحلی چاپ شود اما انتشار آن تاکنون به دلیل عدم توافق با ناشر مناسب، متوقف مانده است.
تابستان سال 1356 که برای عکاسی به «قره کلیسا» میرفتیم، در شهر تبریز ـ ماکو، نیروهای رژیم شاه با عدهای از مردم درگیر شده بودند؛ بنده نیز خیلی سریع از ماشین پیاده شدم و از آن صحنه عکس گرفتم که عکس به یادماندنی شد.
یکبار در سال 1361 به همراه سایر خبرنگاران و عکاسان برای عکسبرداری به بیت رهبری معرفی شدم. بعد از برنامه دیدار، 5 دقیقه هم به ما فرصت دادند تا از حضرت امام خمینی (ره) عکس بگیریم. بنده هم که شور و حال خاصی داشتم خیلی خودمانی به ایشان گفتم «حضرت امام، مردم به لبخند شما نیاز دارند». ایشان هم محبت کردند و لبخندی زدند که برای همیشه در قاب دوربین من ثبت شد و به نظر من یکی از ماندگارترین لبخندهای تاریخ است.
یکبار در سال 1361 به همراه سایر خبرنگاران و عکاسان برای عکسبرداری به بیت رهبری معرفی شدم. بعد از برنامه دیدار، 5 دقیقه هم به ما فرصت دادند تا از حضرت امام خمینی (ره) عکس بگیریم. بنده هم که شور و حال خاصی داشتم خیلی خودمانی به ایشان گفتم «حضرت امام، مردم به لبخند شما نیاز دارند». ایشان هم محبت کردند و لبخندی زدند که برای همیشه در قاب دوربین من ثبت شد و به نظر من یکی از ماندگارترین لبخندهای تاریخ است.
«ببخشید من با حاج همت فرمانده لشکر 27 محمدرسولالله(ص) کار دارم» آن جوان خوشرو گفت «با همت چه کار دارید؟» گفتم «منظورم این است که میخواهم ایشان را ببینم». او گفت «من ابراهیم همت هستم» گفتم «شوخی میکنید؟» گفت «نخیر، من همت هستم اما فرمانده نیستم، فرمانده تمام این رزمندگان 14 ساله تا 75 ساله هستند که شما اینها را قطعاً دیدهاید، من هم خدمتگزار کوچک برای آنها هستم».
دوربین در دستم بود؛ حاج همت ادامه داد «خبرنگار هستی؟» گفتم «بله؛ اگر اجازه بدهید یک عکس هم از شما بگیرم» حاج همت گفت «این همه بچههای خوش تیپ و خوب در این جبهه است؛ چرا از من میخواهی عکس بگیری؟»
این تصویر مربوط به سال 1380 است که 1200 شهید تازه تفحص شده را برای زیارت مردم به مصلی تهران آورده بودند. حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بر تابوت شهدای تفحص شده، حاضر شدند.